دست آن می بوسمی کز روی لطف
بازوی همت گمارد بر ضعیف
با قدم یاری رساند یا به دست
حکم پا پیش است با دستی شریف
یا نگارد با قلم حکمش به داد
حقّ نون و القلم داند ظریف
یا به دم یاری کند مسکین و خوار
بر دمد او را دو سه پند لطیف
گر رسد دستت به مال وعلم وغیر
شکر آن این است دهی سهم نحیف
با قیات و صالحات نیکو بدان
تا نگردی در سرا خوار حریف
تا نظر بر آسمان داری بدان
خالقش باشد تو را یاری شریف